برای فرار از ازدواجی ناخواسته به شعله های اتش پناه برد. توی اتاقی در بسته. جلوی چشم خیره ی دیوار.
مادر که خودش را میزد اما، لابلای شیون و زاری به همسایه ها فهماند که هنگام نفت ریختن توی بخاری ،نفت و اتش به جان دخترک رحم نکرده...
ازدواج ناخواسته مال زمانهای خیلی قدیم بوده عزیزم:* تازه به نظر من اون موقع هم هر کی این مشکل براش پیش میاومده از بیسوادی و ببوییش بوده...
ازدواج ناخواسته مال زمانهای خیلی قدیم بوده عزیزم:* تازه به نظر من اون موقع هم هر کی این مشکل براش پیش میاومده از بیسوادی و ببوییش بوده...