هوس کردم موهایم را بگذارم توی یقه ام و بروم آتاری بازی کردن پسر ها را ببینم.
اما اینبار حواسم را جمع میکنم گوشواره هایم را درمی اورم و
وقتی خواستند بیرونم کنند صدایم را کمی کلفت میکنم.
تا باور کنند پسرم.